اي گرامي بهشت مسجد نام

شاعر : اوحدي مراغه اي

خلد خاصي ز روح جنت عاماي گرامي بهشت مسجد نام
بن و بيخ کنشت کنده و ديرشاه ديوارت، اي عمارت خير
در تو مهدي امام خواهد بوداز تو دين را نظام خواهد بود
ديده زين سوت صبح و زان سو شامنيم شب ديده‌ي مذن بام
وز طبقهات آسمان رنگياز ستونهات بيستون سنگي
منبرت سدره را نموده ز دوربه مسافر در اين سراي سرور
در تو گبران شهادت آوردهبتو گردون ارادت آورده
در هواي تو ماه قنديليکرده هر شب ز گنبد نيلي
در عرق رفته گاو با ماهيزير اين قبه‌هاي خرگاهي
اعتراف قصور کرده فلکز اوج مقصوره‌ي تو پيش ملک
مسجد بصره را بصر خيرهاز شعاع تو در شب تيره
قاف در کاف گنبدت شده خرجطور در طورهاي بام تو درج
جمع کروبيان جماعت توماه نو مرغ وقت ساعت تو
کرده اسباب شرک را غارتدين به پشتي روي ديوارت